دکتر حسین آبشاهی: آنچه ایران را از تسلیم و سقوط نجات داد، ولایت بود و مردمی که رهایش نکردند.

گفت‌وگو با دکتر حسین آبشاهی، مسئول قرارگاه اجرایی گام دوم انقلاب

آنچه ایران را از تسلیم و سقوط نجات داد، ولایت بود و مردمی که رهایش نکردند.

 گزارش ایثارآنلاین از حقیقتی که رسانه‌های جهان هنوز جرئت بیانش را ندارند

در آستانه تاسوعای حسینی، روز وفاداری علمدار کربلا، وقتی تاریخ، نگاه خود را به صف‌بندی مردان میدان و نفاقِ شب‌هنگام دشمنان دوخته است، یک حقیقت تلخ اما درخشان رخ می‌نماید:
اسرائیل، با طراحی بیست‌ساله، حمله‌ای را آغاز کرد تا ایران را در ۲۴ ساعت به زانو درآورد؛ اما خود، در ۱۲ روز به زوال رسید.
چه شد که معادلات امنیتی تل‌آویو، پنتاگون و لندن یکی پس از دیگری فرو ریختند؟ چرا برخلاف محاسبات دشمن، نه‌تنها مردم ایران به خیابان نیامدند، بلکه برخاستند؟
در تاسوعای امسال، وقتی دل‌ها با لبیک یا ابوالفضل می‌تپد، نوبت آن است که پرده از راز «بزرگ‌ترین غافلگیری راهبردی دشمن» کنار زده شود.
دکتر حسین آبشاهی، مسئول قرارگاه اجرایی گام دوم انقلاب، در این گفت‌وگوی صریح و تحلیلی، پاسخ‌هایی می‌دهد که بسیاری از تحلیلگران هنوز جرئت طرح آن‌ها را ندارند.

ایثارآنلاین: آقای دکتر آبشاهی، تحلیل‌های متعددی درباره شکست حمله اسرائیل به ایران منتشر شده، اما از نظر شما مهم‌ترین عامل ناکامی دشمن در این جنگ ۱۲ روزه چه بود؟

دکتر حسین آبشاهی:
اجازه دهید پاسخ این پرسش را با یاد علمدار کربلا آغاز کنم؛ تاسوعا روز عباس است، روز وفاداری در سخت‌ترین لحظه‌ها.
در این جنگ نیز، ایران ایستاد چون «وفاداری» زنده بود. وفاداری مردم، وفاداری فرماندهان، وفاداری به ولایت.
اما بی‌تعارف عرض کنم: اگر ستون خیمه این کشور، یعنی ولی فقیه زمان، در همان ساعات ابتدایی غیبت می‌کرد، اگر آن تدبیر لحظه‌ای، آن صلابت بی‌نظیر، و آن جایگزینی سریع فرماندهان شهید نبود، همه چیز می‌توانست ظرف ۲۴ ساعت فروبپاشد؛ همان وعده‌ای که نتانیاهو به ترامپ داده بود.

ایثارآنلاین: یعنی شما نقش رهبری را عامل اصلی بازدارنده در برابر طراحی ۲۰ ساله اسرائیل می‌دانید؟

آبشاهی:
کاملاً. برخی فکر می‌کنند این جنگ، جنگی نظامی بود؛ نه، این جنگ آزمون ساختار رهبری حکیمانه در برابر فروپاشی برنامه‌ریزی‌شده بود.
اسرائیل با چنان دقتی حمله را طراحی کرده بود که تصور می‌کرد با یک ضربه به سر، پیکر ایران از حرکت می‌ایستد. اما ناگهان دید، سرِ تازه‌ای برخاست. نه یکی، بلکه چند جانشین که در همان ساعات اولیه منصوب شدند و حتی یک روز خلأ فرماندهی ایجاد نشد.
رهبری، نه فقط فرماندهی نظامی، بلکه میدان روایت، آرامش اجتماعی، انسجام حاکمیت و خروش مردم را هم هوشمندانه و مدبرانه مدیریت کردند. اینجا بود که همه محاسبات دشمن، صفر شد.
این نکته را هم بگویم که از توجهات حضرت ولی عصر (عج) غافل نشویم. در چنین شرایط سختی آنچه موجب شد رهبر عزیزمان مقتدرانه میدان و روایت را به درستی مدیریت کنند، اتصال به مدد ولی زمان، امام زمان ارواحنا لتراب مقدمه الفدا است.

ایثارآنلاین: ولی برخی تحلیلگران معتقدند این بار مردم ایران، حتی طیف‌های معترض، با تمام وجود از کشور دفاع کردند. آیا این‌هم یک عامل اصلی نبود؟

آبشاهی:
صد البته که مردم بزرگ‌ترین سرمایه ایران عزیزند. و این‌بار، مردم ایران صحنه‌ای ساختند که دشمن حتی در شبیه‌سازی‌های روانی‌اش هم ندیده بود.
اما سؤال این‌جاست: چه کسی مردم را «باور» کرد؟ چه کسی به مردم «اعتماد به نفس دفاع» داد؟
در جنگ، فقط تجهیزات نیست که می‌جنگد؛ احساس امنیت در مردم، گاهی از هزار موشک مهم‌تر است.
رهبر انقلاب، در همان پیام‌های ابتدایی‌اش، نه از انتقام، بلکه از معنای شهادت، از جهاد تبیین، از مسئولیت نخبگان و از الگوی مقاومت تمدنی سخن گفت.
این واژگان، مردم را به میدان آورد، نه از سر ترس، بلکه از سر ایمان.

ایثارآنلاین: پس تحلیل شما این است که برخلاف تصور غرب، ایران از درون فرو نپاشید، بلکه منسجم‌تر شد؟

آبشاهی:
دقیقاً. ما با یک تله روانی–اطلاعاتی–اجتماعی مواجه بودیم. دشمن تصور می‌کرد اعتراضات سال‌های گذشته، ایران را به مرز انفجار داخلی رسانده. به همین دلیل حمله را همزمان با مذاکرات نیمه‌تمام با آمریکا انجام داد.
اما واقعیت میدان چیز دیگری بود: مردم بغض کهنه خود از اسرائیل را فراموش نکرده بودند، نخبگان، نقش خود را بازشناختند و خاکستری‌ها، این بار برای «حیثیت ایران» ایستادند
این «چرخش اجتماعی» یک شبه ممکن نبود. این محصول سال‌ها حکمرانی معنوی بود؛ حکمرانی‌ای که نه با پول، که با معنا، نه با زور، که با بصیرت پیش رفت.

ایثارآنلاین: برخی از جوانان معتقدند این جنگ، نشان داد که گفتمان انقلاب هنوز هم می‌تواند «قلب‌ها را تسخیر» کند. نظر شما چیست؟

آبشاهی:
جوانان ما نه فقط مدافعان خاک، بلکه وارثان گفتمان عاشورا هستند. اگر تاسوعا، روز بصیرت و وفاداری عباس‌بن‌علی است، امروز نیز روز بصیرت نسل دهه هشتادی و نودی ماست.
این‌ها کسانی‌اند که فهمیدند اگر حسین‌بن‌علی علیه‌السلام در عصر خود با یزید مواجه بود، ما هم با نسخه مدرن یزید – یعنی اسرائیل و هم‌پیمانانش – روبه‌رو هستیم. و انتخاب کردند: ایستادن و ذلت را بپذیرفتن

ایثارآنلاین: در پایان، اگر بخواهید یک پیام برای ملت ایران در روز تاسوعا بفرستید، چه می‌گویید؟

آبشاهی:
در روز تاسوعا، عباس علم را رها نکرد. نه از ترس مرگ، نه از تشنگی.
علم امروز در دستان ماست؛ در دست سربازان جبهه مقاومت، در دست پزشکان شب‌زنده‌دار، در دست خبرنگاران جهادگر، در دست پدرانی که به جای فرستادن فرزندشان به خارج، آن‌ها را برای خدمت به ایران تربیت می‌کنند.
امروز، تکلیف، همان است: حفظ علَم اسلام و عاشورا
و این علَم، تا وقتی دست ولی فقیه است، زمین نخواهد افتاد.

تهیه و تنظیم: گروه سیاسی ایثارآنلاین
بازنشر با ذکر منبع بلامانع است