menusearch
isaaronline.ir

ویژگی های شخصیتی و رفتاری شهید ابراهیم هادی در قاب گام دوم انقلاب

جستجو
سه شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ | ۱۸:۵۶:۳۹
۱۴۰۴/۲/۳ چهارشنبه
(0)
(0)
ویژگی های شخصیتی و رفتاری شهید ابراهیم هادی در قاب گام دوم انقلاب
ویژگی های شخصیتی و رفتاری شهید ابراهیم هادی در قاب گام دوم انقلاب

                              https://isaaronline.ir/uploadfile/file_portal/site_13125_web/file_portal_end/media/sound/editor/من.jpg

یکم اردیبهشت سالگرد تولد پهلوان بی‌مزار و شهید حضرت زهرایی، ابراهیم‌ هادی است. ابراهیم ‌هادی شهید گمنامی ‌است که فرمانده گروه چریکی شهید اندرزگو در جنگ تحمیلی بود و مدت‌ها در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل حضور داشت و حماسه‌آفرینی کرد.

ابراهیم ‌هادی در عملیات والفجر مقدماتی، پنج روز به همراه بچه‌های گردان کمیل و حَنظَله در کانال‌های فکه، قهرمانانه و سرافرازانه مقاومت کرد و سرانجام در 22 بهمن سال 1361، بعد از فرستادن بچه‌های باقیمانده به عقب، به درجه رفیع شهادت نایل گردید.
خاطرات خانواده، دوستان و همرزمان شهید ابراهیم‌هادی در کتابی با عنوان «سلام بر ابراهیم1» چاپ شده؛ کتابی که خیلی‌ها را به‌طور معجزه‌آسایی متحول کرده است. کتابی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، «جالب و خیلی جذاب» است و شخصیتی که در کتاب معرفی شده، به قدری جاذبه دارد که آدم را مثل مغناطیس به خودش جذب و میخ­کوب می‌کند.
این کتاب تا به حال بیش از یک‌صد‌ بار تجدید چاپ شده و از تیراژی کم‌نظیر برخوردار است و بارها و بارها در روزنامه کیهان نیز بخش‌های از این کتاب منتشر گردیده است؛ اما شاید مردم کمتر با کتاب «سلام بر ابراهیم2» آشنا باشند که در آن خاطرات دیگری از شهید ابراهیم ‌هادی و کرامات متعددی از شهید وجود دارد.
به مناسبت سالگرد تولد شهید ابراهیم ‌هادی، گزیده‌ای از مطالب کتاب سلام بر ابراهیم2 را در این گزارش مرور می‌کنیم که مشتمل بر ناب‌ترین درس‌ها و شاخص‌های پهلوانی و قهرمانی است.

 
یک شهید برجسته
شهید ابراهیم ‌هادی در بین 250 هزار شهیدی که در طول دفاع مقدس تقدیم کرده‌ایم، یک شهید برجسته است. حماسه کانال کمیل در میان لحظات سراسر پرنور دفاع مقدس، واقعاً برجسته است؛ اما در عین حال کانال کمیل به شهید ابراهیم‌ هادی افتخار می‌کند و این شهید برای کانال کمیل یک افتخار جاودانه است.
***
داستان‌های زیادی از او نقل شده که چه جوان‌هائی را تغییر داده و از کدام نقطه به کدام نقطه رسانده است. او حتی توانسته بود عراقی‌هایی را که در جبهه مقابل او بودند و در سنگر خودشان در حال تیراندازی بودند، جذب کند و تسلیم کند و این طرف بیاورد.

‌قهرمان و پهلوان
شاید یکی از ویژگی‌هایی که او را ممتاز می‌کرد، این بود که ایشان یک ورزشکار‌- به تمام معنای کلمه- بود. او در دوران دبیرستان در ورزش کشتی قهرمان بوده و می‌گوید: من همیشه در کشتی مراقب بودم که روی نقطه ضعف‌های حریفم انگشت نگذارم در حالی که رسم کشتی این است که طرف مقابل را از روی نقطه ضعف‌هایش به زمین می‌زنند. این نشان می‌دهد که ابراهیم‌ هادی ‌قهرمان و ‌پهلوانی کم نظیر بوده است.
***
در بین ویژگی‌های برجسته ابراهیم‌ هادی، اگر بخواهیم یک ویژگی برتر او را بگوییم، باید از اخلاص او نام ببریم که دغدغه اصلی او در تمام طول عمرش بود. او دقت می‌کرد که «کار برای خدا باشد» و این یکی از تکیه کلام‌هایش بود و می‌گفت: «کاری که مخلصانه نباشد، به درد نمی‌خورد.»
***
امام(ره) و مقام معظم رهبری دو تن از سیاستمدارانی هستند که ما در تاریخ معاصر خودمان دیده‌ایم که چگونه از دل جامعه ما ابراهیم ‌هادی‌ها را بیرون می‌آورند و اخیراً مقام معظم رهبری نه‌تنها از دل جامعه خودمان، بلکه از دل منطقه دارد چنین گوهرهایی را بیرون می‌کشد. این نور ولایت و کارکرد ولایت است.
***
شخصیت شهید ابراهیم‌ ‌هادی، در عین سادگی و بی‌آلایشی، دارای ابعاد وسیع و اثرگذاری است. به جرأت می‌گوییم که اگر چندین جلد کتاب و فیلم و سریال در مورد ویژگی‌های او ساخته شود، باز هم جای کار دارد. این جوان، الگوی بسیار مناسبی است که هر کس با هر گرایشی، از دریای وجودی او بهره‌ای ببرد. او در ۲۵ سال حضور در دنیای مادی، به تمام انسان‌ها درس درست زیستن و درست بندگی کردن و حرکت صحیح در مسیر حق را آموخت.
کارهای ابراهیم مصداق کلام نورانی مولا علی(ع) در نهج‌البلاغه بود که در نامه 47 فرمودند: اصلاح و سازش دادن میان مسلمانان از تمام نمازها و روزه‌های(مستحبی) بالاتر است.
بسیاری از همان کسانی که آن زمان، در آستانه ورود به محیط آلوده و فاسد بودند و با یاری خدا و کمک ابراهیم از آن شرایط خارج شدند، بعدها از مذهبی‌های محله شدند. چند نفر از آنها در طول دوران دفاع مقدس به شهادت رسیدند.
شهادت در آغوش اباعبدالله(ع)
یک‌بار ابراهیم را در عالم رؤیا مشاهده کردم. او در یک باغ زیبا حضور داشت و برخی دوستانش در کنار او بودند. جلو رفتم و سلام کردم. می‌خواستم حرفی بزنم و بپرسم ثمره آن همه هیئت رفتن چه شد؟! قبل از اینکه چیزی بگویم، خودش جلو آمد و گفت: «سید‌علی، زمانی که شهید شدم و افتادم، آقا اباعبدالله(ع) آمدند و مرا در آغوش گرفتند و...»
***
وجودش در همه جا ما را یاد خدا می‌انداخت. برای همین اعتقاد دارم که او یک مؤمن واقعی بود. چون در احادیث آمده: «مؤمن کسی است که دیدار او، شما را یاد خدا بیندازد.»
***
وقتی با آقا ابراهیم دور هم جمع می‌شدیم، دائم داستان پهلوانان قدیم را برای ما تعریف می‌کرد. از روحیات آنها، از ایمان و توکل آنها قصه‌های خوبی بلد بود.
خدامحوری
او یک انسان واقعی بود. یک انسانی که بندگی خدا را فقط در عبادت نمی‌دید، بلکه فرمان خدا را اطاعت می‌کرد. او مطیع فرمان خدا بود و در این راه از هیچ سختی و مشکلی نمی‌ترسید.
***
رفاقت با ابراهیم برای تمام دوستان زمینه هدایت را فراهم می‌کرد. تفاوت ابراهیم با بقیه این بود که برای تمام افراد محل، به‌خصوص جوانان و دوستانش دل می‌سوزاند. هدایت افراد برای او بسیار اهمیت داشت. اگر می‌توانست یک نفر را به هر روش ممکن هدایت کند، تمام تلاش خود را انجام می‌داد. او حتی از یک رفیقش که در مسیر گمراهی قرار می‌گرفت نمی‌گذشت. تلاش خود را دوچندان می‌کرد تا او را به مسیر خدا برگرداند.
***
یکی دوتا از رفقایش رفتارهای خاص داشتند. خیلی با بچه‌های مذهبی رفت و آمد نداشتند. ابراهیم بعد از انقلاب خیلی تلاش کرد تا آن‌ها را به جمع نیروهای مذهبی وارد کند اما نشد. آنها بعد از مدتی دچار تحول شدند. می‌خواستند وارد جبهه و سپاه شوند، اما کسی آن‌ها را تأیید نمی‌کرد. ابراهیم خیلی با آنها صحبت کرد. آنها را برای ورود به سپاه تشویق کرد و از آنها خواست تا بیش از گذشته به مسائل دینی توجه کنند. بعد هم خودش ضامن ورود آنها به سپاه شد. کار و تلاش ابراهیم باعث شد که آنها از رزمندگان خوب دوران مقدس و از فرماندهان مؤمن و شجاع سپاه پاسداران تبدیل شوند.
***
ابراهیم در مقابل خدا برای خودش شخصیتی نمی‌دید. هر کاری می‌توانست برای رضای خدا انجام می‌داد. خودش را در مقابل خدا کوچک می‌دید و افتادگی داشت. خدا هم در چشم مردم به او عظمت عجیبی داد. به قول شاعر: افتادگی آموز اگر طالب فیضی.
***
روحیات جالب و عجیبی داشت. بارها دیده بودم که در مسابقات اجازه می‌داد که حریف او را خاک کند! به او اعتراض می‌کردم که چرا فلان فن رو نزدی و...
می‌گفت: خُب این بنده خدا هم تمرین کرده و سختی کشیده. او هم آرزو داره که حریفش رو خاک کنه.
من واقعاً نمی‌فهمیدم که ابراهیم چی می‌گه؟! مگه می‌شه آدم این همه تمرین کنه و توی مسابقه برای حریفش دلسوزی کنه؟!
روحیه پهلوانی خاصی داشت. یادم هست مرحوم گودرزی در ضمن آموزش فنون کشتی، در وقت استراحت، برای بچه‌ها از مرحوم تختی و طیب و پهلوان‌های نامی این سرزمین می‌گفت. ابراهیم بیش از بقیه به این حرف‌ها گوش کرده و عمل می‌کرد. او راه و رسم پهلوانی را خوب یاد گرفت.
از دیگر ویژگی‌های ابراهیم که من قبلاً در مرحوم تختی دیده بودم، این بود که در مسابقات، هیچ‌گاه به سراغ نقطه ضعف حریف نمی‌رفت. اگر می‌دانست پای چپ حریفش درد می‌کند، هرگز به آن نزدیک نمی‌شد.

راهش پر رهرو